لیست کامل مطالب سایت
چت آنلاین

معرفی تئاتر و سبک های آن

واژه تئاتر

تئاتر، کلمه ای که همانند شکل تلفظش، به خصوص، و دارای دنیاهایی متفاوت است.

واژه تئاتر برگرفته از کلمه یونانی تآترون (theater on) می باشد و در فارسی به آن نمایش می گویند.

پیشینه تئاتر

پیشینه تئاتر به رقص های اولیه بشر بر می گردد که برای تسخیر نیروهای خارج از کنترلش استفاده می شد.

تئاتر جزو هنرهای هفتگانه به حساب می آید و سرچشمه ی آن از مراسم ها و آیین هاست مانند مراسم های عزاداری و عروسی و ...

نیازمندی های ورود به دنیای تئاتر

در دنیای تئاتر هیچ محدودیتی برای مخاطب وجود ندارد، چه کودک 5 ساله و چه پیرمرد 80 ساله می توانند خودشان را در آن محک بزنند.

اما با این وجود، چرا نمی توان بدون شناخت کافی، بعنوان بازیگر، کارگردان یا حتّی تماشاگر، تئاتر را انتخاب کرد؟

چرا برای شروع حرفه ای به این وسعت، باز باید مطالعه داشت؟

زمانی این سوالات بعنوان اطلاعات عمومی در ذهن افراد جریان داشت، اما با توجه به روند پسرفت کتاب خوانی، کمتر کسی پیدا خواهد شد که خبری از جواب حقیقی این سوال داشته باشد و در جواب به جمله بهتر است هرکسی قبل از انجام هر کاری، شناخت کافی درباره اش داشته باشد، بسنده می شود.

شما تحت هر عنوانی بخواهید وارد حوزه تئاتر شوید، حتی اگر بعنوان یک تماشاگر آماتور باشید، لازم است سبک های مختلف تئاتر را بشناسید و با شناخت سبک های مختلف آمادگی لازم برای ورود به دنیای تئاتر و درک عمیق تر از معانی نمایش های آنرا بدست آورید.

انواع سبک در تئاتر

در ادامه 14 سبک مختلف تئاتر را معرفی خواهیم کرد:

1) اکسپرسیونیسم (درون آزمایی)

احساسات و دگرگونی های ذهنی، شخص اول تئاترهای سبک اکسپرسیونیسم محسوب می شوند و اکثر اعمال و رفتارها از آنها سرچشمه می گیرند.

واژه اکسپرسیونیسم ابتدا در نقاشی، برای تمایز بین عده ای از نقاشان که از سبک امپرسیونیسم (احساس و تاثر) جدا شده بودند، به کار رفت.

دل مشغولی اکسپرسیونیست ها بیان تصورات، احساسات و رویاهایشان بود. آنها رفتارهای منطقی، نظم یا اصول آداب سخن را کنار گذاشتند و با تکیه بر نظرهای خودشان به شخصیت های نمایش عمق روانشناسانه دادند.

به این ترتیب اکسپرسیونیسم تبدیل به تئاتری شد که قصد داشت احساسات درونی فرد را نشان دهد و اکثراً هم از معیارهای روانشناسی استفاده می کرد.

2) امپرسیونیسم (احساس و تاثر)

همانطور که در بالا گفته شد، اکسپرسیونیسم در واقع شاخه ی جزئی تر امپرسیونیسم می باشد.

سبک امپرسیونیسم در واقع تمرکز کلی تری بر احساسات انسان دارد بگونه ای که تمام نمایش از شخصیت های مبهم و مخدوش به همراه اندیشه های القایشان تشکیل شده است.

به این گونه نمایش ها، نمایش های تاثیر گرایی هم می گویند

امپرسیونیسم در نیمه دوم قرن نوزدهم بوجود آمد و توسط آنتوان چخوف ابداع شد.

3) رئالیسم (واقع گرایی)

در سبک رئالیسم، نمایش همانند جامعه ایست که همه انسان ها در آن زندگی می کنند، دغدغه ها همان دغدغه های روزمرگی مادیات و موقعیت افراد است، و شادی ها هم از همان اتفاقات متفاوت درون زندگی کند و سریع انسان ها به وجود می آید.

در این سبک هنرمند باید از هر گونه احساسات گری، خودداری کند، چرا که نمایشنامه ها بر اساس قوانین طبیعت و جامعه نوشته شده و پدیده های و رخداد های انسانی را در قالب موقعیت محیطی، فردی و همینطور هیجان انگیز به نمایش می گذارند.

4) سورئالیسم (آن سوی حقیقت یا ورای حقیقت)

سور یعنی روی، و رئال یعنی حقیقت، سورئالیسم همیشه درباره فراتر از واقعیت حرف می زند. مانند انسانی که با دستش صورت خود را بیرون می کشد، انگار که نقابی زده، اما تفاوت اینجاست که سورئالیسم هیچ غیر واقیتی ندارد و همین غیر واقعیت ها، واقعیت سورئالیسم را تشکیل می دهند.

زیگموند فروید (عصب شناس اتریشی که به آن پدر علم روانکاوی می گویند) را می توان یکی از بنیان گذاران اصلی این سبک دانست چرا که اگر او نبود سورئالیسم هرگز به صورت امروزی خود نمی توانست باشد.

فروید می گوید ناخودآگاهی یا روان ناخودآگاه اساس و محرک اصلی است و شعور ظاهری ما که آن را خودآگاه می نامیم در واقع قسمت کوچک و بی اهمیتی از ناخودآگاه بیشتر نیست.

در نتیجه، اساس کار سبک سورئالیسم را اندیشه ضمیر ناخودآگاه و همینطور کیفیات وهمی و رویا گونه تشکیل می دهند.

5) رمانتیسم (شاعرانه)

سبک رمانتیسم در اواخر قرن 18 در اروپا به وجود آمد، نخستین بار در ادبیات صورتبندی شد و بعد از آن به اندیشه اجتماعی و سیاسی راه پیدا کرد.

واژه رمانتیسم از رمانتیک می آید؛ رمانتیک ها بر خلاف رئالیست ها جامعه را آنطور که آرزو داشتند میدیدند نه آنطور که هست.

در این سبک تئاتر، معمولاً عشق حرف اول را میزند و بعد از آن، علایق و خواسته ها، دنباله و اتفاقات نمایش را به وجود می آورند.

ویکتور هوگو از جمله افراد بزرگیست که پیرو سبک رمانتیسم بود و آثار بزرگی را به وجود آورد.

6) تئاتر پوچی (تئاتر ابزورد یا نمایش بی معنی)

تئاتر ابزورد عنوانیست که اولین بار توسط مارتین اسلین، منتقد و نمایشنامه نویس مجارستانی، در کتابی با همین نام، ثبت شد.

تئاتر پوچی نوعی از تئاتر است که به بازه وسیعی از آثار نمایشنامه نویسان دهه های پنجاه و شصت اطلاق می شود.

ابداع کنندگان این سبک معتقد بودند که اگر زندگی پوچ بی معنی است این پوچی را فقط می توان به همان اندازه پوچ و بی معنا بیان کرد یعنی نمایشی که هیچ چیز با خودش ندارد یا اگر هم دارد پوچ می باشد.

7) سمبولیسم (نمادگرایی)

سبک سمبولیسم اولین انحراف از سبک رئالیسم محسوب می شود.

در نظر سمبولیسم ها، تئاتر رئالیستی بر ماوراء الطبیعه چشم پوشیده و لذا نگرشی یک بعدی به انسان می دهد. در واقع آنها بر این معتقد بودند که واقعیت ها عینی کم ارزش تر از اسرار نهفته درونی می باشند.

در این گونه نمایش ها باید برای برانگیخته شدن موضوع، از نماد یا اسطوره بهره گرفت.

نمایشنامه های موریس مترلینگ (نویسنده و فیلسوف بلژیکی) از نمونه های بارز این سبک می باشد مانند شاهدخت، مادلن، مزاحم، کوران و ...

8) کمدی کلاسیک (طنز کهن)

در ظاهر، هدف کمدی، خنده است اما در باطن آن، مسائل جدی تری (نقض های جامعه) مطرح می شود که کمتر کسی به آن توجه می کند.

شخصیت های کمدی معمولاً انسان های از قشر پایین جامعه هستند که دچار درگیری های بزرگ و کوچکی می شوند و با ظرافت های کارگردانی در نمایشنامه، صحنه های طنزی را تشکیل می دهند.

اما کمدی کلاسیک قوانین رسمی تری با خود به همراه دارد که از جمله آنها می توان به طنز های عقل پسند و عمیق و همینطور حرکات حساب شده بازیگران، اشاره کرد.

9) کمدی رمانتیک (کمدی عاشقانه)

در این نوع کمدی، روند نمایش با تمرکز بیشتر بر روی موضوع عشق جلو می رود و با آن به صورت خنده دار یا سبک سرانه رفتار می کند.

می توان گفت در این سبک، ساختارهای اساسی کمدی کلاسیک کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.

از نمونه های بارز این سبک می شود به آثار ویلیام شکسپیر (شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی) اشاره کرد.

سبک کمدی رمانتیک به سده پانزده و شانزده میلادی مربوط می شود.

10) فرمالیسم (شکل گرایی)

تاریخچه سبک فرمالیسم به سال 1914 بر میگردد.

شاید بتوان اسم این سبک را سبک مستقل هم گذاشت چرا که فرمالیسم ها باور دارند ارزش یک اثر تنها و تنها به فرم آن (ساختار و ویژگی های نمایش) بستگی دارد یا تمام محتوای چیزهای ارزشمند یک اثر درخودش نهفته است.

ویژگی های سبک فرمالیستی عبارتند از:

بنابراین هر اثری که جنبه های بیرونی را بیش از حد وارد کند و معنا را نادیده بگیرد، فرمالیسم محسوب می شود.

11) تئاتر اپیک (نمایش روایتی، ارسطویی)

نمایشی که دو جنگ خاص یا اهداف سیاسی خاص اساس آن باشد، اپیک تئاتر گفته می شود.

عدم ارتباط حسی بین مخاطب، اجرای روایت داستان به جای وقوع داستان یا قطع کردن نمایش در جاهایی که امکان رابطه و پیوند حسی نمایشنامه و مخاطب وجود دارد از ویژگی های این سبک است که بسیار نزدیک به نمایش تعذیه در ایران می باشد و ابداع آن توسط برتولت برشت (نمایشنامه نویس آلمانی) با الهام از تعذیه انجام گرفت.

12) ناتورئالیسم (طبیعت گرایی)

این سبک در پایان سده نوزدهم میلادی ابداع شد و از نطر فلسفه به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته باشد گفته می شود مانند بازگشت زندگی انسان ها به طبیعت در روند نمایش و ...

13) دادائیسم (سرگرمی و مسخرگی)

سبک دادائیسم همانند سبک تئاتر پوچی به پوچ گرایی معروف است اما تفاوت اینجاست که در دادائیسم پوچ گرایی و هیچ انگاری جنبه مسخرگی پیدا می کند و به نا امیدی و هرج و مرج و نهایتا آدمکشی ختم می شود.

دادائیسم همچنین به زمینه های موسیقی، ادبیات، گرافیک و ... مربوط می شود.

14) مدرنیسم (امروزی)

سبک مدرنیسم در واقع به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیده های فرهنگی امروزی و پیشرفته و پس زدن سنت های قدیمی انسان است.

دنیای مدرنیسم و پست مدرن بسیار گسترده و نامحدود است و ترکیبیست از جریان های متفاوت هنری، اقتصادی، فرهنگی و ... به همین دلیل تعریف درستی از آن در دسترس نیست.

حرف آخر

تمامی مطالب ذکر شده صرفاً بخش کوچکی از دنیای بزرگ تئاتر برای یادگیری و خودآگاهی بیشتر در مورد این حوزه بود، تا اگر کارگردانی می خواهد با توجه به داستانی که در پروبال دارد، اجرایی داشته باشد، یا اگر بازیگری به تئاتر علاقه مند می باشد، بنابر سلیقه ای که دوست دارد، کاراکتری را اجرا کند، یا حتّی اگر تماشاگری مجذوب نام یک تئاتر می شود، و دوست دارد تا شاهد دیدن آن نمایش باشد، از خصوصیات آن آگاهی کافی داشته باشد، تا تجربه شیرینی را پشت سر بگذارد، و هرچه قدر اهمیت یادگیری این مطالب بالاتر برود ما هم شاهد تئاترهای با سبک های بالاتری در کشورمان خواهیم بود چرا که:

ملتی که تئاتر ندارد در دنیای امروز همانند ملتی است که فرهنگ ندارد.

نویسنده ی مقاله ی "آشنائی با سبک ها در تئاتر | رئالیسم، سورئالیسم، پوچی و ..."

این مطلب توسط رضا ثروتی نوشته، و توسط تیم "هم سوالی"، ویرایش شده است.

لطفا یک گزینه را انتخاب کنید